26 October 2010

آدمیزاد تنهاست. پنج- شش پدربزرگ و مادربزرگ*، پدر و مادر توپ، یگ گونی خواهر و برادر داشته باشید، کرور کرور دوست، هیچ فرقی نمی کند. آدمیزاد آخرش تنهای تنهاست. بیشتر وقت ها آدم این موضوع را خیلی یادش نیست، همینطور خوش خوشان زندگی سر می کند. اما یک زمان هایی می آید که روزگار لامصب این حقیقت را نوک می تراشد(!) و با همه ی قدرت فرو می کند توی چشمت.


*
از این اتفاق ها می افتد دیگر! یک وقت هایی پدر بزرگ ها 2-3 بار ازدواج می کنند. رابطه شان هم همه با هم خوب است. در نتیجه، نوه ها و نتیجه ها چند تا بزرگ تر اضافه گیرشان می آید. در جنوب که این موارد زیاد هست.

No comments:

Post a Comment